- ۰ نظر
- ۲۹ آبان ۹۷ ، ۰۷:۵۳
- ۳۴۴ نمایش
زیاد برام پیش میاد از بچه های کم سن و سال این نسل مباحثی رو می شنوم که
برام تازه و جدیده و باید برم مطالعه کنم تا خودم یاد بگیرم و بدونم چیه
ولی
یه چیزی که متوجه شدم اینه که متاسفانه مباحثی که ازش حرف می زنن عمیقه
ولی دانش خودشون اصلا عمقی نداره و یه چیزی شنیدن همون رو تکرار می کنن
...
به نظرم مخاطب امروز دانش حجیمی داره که عمقی نداره
و این در بلند مدت فایده نداره
ای کاش به جای مطالعه زندگی افراد موفق، داستان شکست های بزرگان را مطالعه کنیم
و صدها درس از تجربه شکست ها بدست بیاوریم.
همه ما شبانه روز در به در داستان موفقیت ها هستیم.
گاهی باختن ها تو رو چه زیبا بیدار می کنه
جامعه ای که اهل قلم و بزرگان خود، همچون دکتر شریعتی و پروفسور سمیعی و امثالهم را به سخره می گیرد
نمی تواند دم از پیشرفت بزند
معمولا عجله کردن، هیجانی و دست پاچه شدن باعث انتخاب همون بدترین گزینه ممکن میشه
و جالبه، همون گزینه ای که اتفاقا می ترسیدی اتفاق بیفته، اتفاق میفته و رخ میده
و به بلای جبران ناپذیر گرفتار میشیم
...
کسانی که در بعضی تصمیمات مهم و سرنوشت ساز زندگی اضطراب می گیرن
این حس رو خوب تجربه کردن
یکی از بلاهای بزرگی که هر معلمی ممکنه گرفتار اون بشه
اینه که خدایا نکرده
در اثر تدریس زیاد و افزایش تجربه، خودش رو در هر مبحثی صاحب نظر و کارشناس بدونه
اصلا حواسمون نیست ولی همه گرفتارش می شیم و درباره هر موضوعی اظهار نظر می کنیم بدون مطالعه و مبانی
...
یادمون نره اگه کشف علوم دنیا و رمز و راز جهان اینقدر آسان بود نیازی به خدا نمی داشت
پس هنوز اندر خم یک کوچه علم هستیم
یادمون نره