قرنطینه
شاید جسم ما در قرنطینه باشه
ولی روحمون به پرواز ادامه خواهد داد
- ۹۸/۱۲/۲۰
- ۱۳۴ نمایش
شاید جسم ما در قرنطینه باشه
ولی روحمون به پرواز ادامه خواهد داد
جایی یادم نیست کجا؛ این رو خوندم و برام جالب بود و نوشتم برای خودم.....
من از پرنده میترسم.... کلا هم از حیوانات میترسم و سمتش نمیرم ولی روح و هستی من یک پرنده هست... وقتی صحبت از پرنده و پرواز میشه اختیار از احساس از کف میره و در قفس منطق نمیگنجه.... آری... پرواز یک رویاست... شبیه واقعیت هستی و پرنده مظهر نبوغی است زیر سقف هستی به هر بی انتهایی راه داره... هر جا سخنی از پرواز میشه، ندایی از آسمون پراکنده در فضاست.... پرواز هدیه ای بود که به خاک سپردیمش و فنای آب کردیم هوا رو.... چاره چه بود هوای من همه جا بود.... سخاوتمندانه... و من اون رو قربانی کردم و بالهام رو باد سوزوندش.... اه از پرواز.... اه از دل پرنده ها.... به راستی واقعا جرا من از پرنده ها و سایر حیوانات میترسم؟؟؟ اصلا فوبیا حیوانات دارم....
در قرنطینه ام... اما هنوز فرصت دارم ببینم ... بخونم ... بشینم ... هنوز میتونم صدای عزیزام رو بشنوم ؛ هنوز به کار های روزانه ام ادامه میدم و دست از تلاش بر نمی دارم .... ادامه میدم و ادامه میدم و ادامه میدم ....
در قرنطینه ام... رفت و آمد های جسمم محدود شد ... اما کدوم ویروس میتونه ذهنم رو محدود کنه ؟؟... رؤیام زنجیر میان کدوم دیواره ؟؟ ... من زنده ام ... نفس میکشم ... میخندم و میدونم ... برای من .... برای شما .... برای هر کسی که دلگیر از جبر روزگاره ....
آری....این هم میگذرد و میگذرد و میگذرد ....